آدرس ما
تهران، خیابان شهید باهنر، بعد از کاخ نیاوران، میدان نیاوران، خ شهید جبلی، خ شهید ملاحسینی، پلاک 23، واحد 2
در بخش قبلی به بررسی مفهوم انگیزه و شرایط آن در پیرامون و محیط کار برای افراد مختلف پرداختیم حال در این بخش به چگونگی ایجاد انگیزهای بالا میپردازیم.
چند پیشنهاد مفید وجود دارد که تضمین میکند انگیزه در بخش شما بالاست. شما میتوانید محیطی را ایجاد کنید که انگیزه درونی را حقیقتی در زندگی کارمندانتان میکند.
– انتظاراتی بالا، با اهدافی کاملا معلوم مشخص کنید.
زمانی که از مردم میپرسید، به کدام دستاوردتان بیش از همه افتخار میکنید؟، اکثر افراد دستاوردی را توصیف میکنند که نیاز به تلاش جدی برای انجامش است. بسیاری از مدیران گمان میکنند که هل دادن کارمندان معمولی به سمت موفقیتهای بالاتر، نیاز به تلاش زیادی دارد. بدون شک نیاز به تلاشی فوق العاده دارد. اما اگر به کارمندان معمولی یا ضعیف اجازه دهیم که در سطح فعلیشان بمانند، این مشکل پیش میآید که چرخه ی انگیزهی پایین، همچنان ادامه مییابد. هیچ چیز انگیزهآوری در رابطه با عملکرد متوسط وجود ندارد. تعیین استانداردهای بالاتر و سپس ملزم کردن کارمندان به آنها، دل و جرات میخواهد. همان طور که کارمندان، خود را برای برآوردن استانداردهای جدید بالا میکشند، احساس انگیزه ی بیشتر در نیروی کاری به وجود میآید.
– از افراد به خاطر برآوردن انتظارات بالا قدردانی کنید.
اگر شما استانداردهای بالایی برای کارمندان مشخص کنید، باید زمانی که موفقیتی حاصل میشود، موفقیت را جشن بگیرید و قدردان آن باشید. یکی از بزرگترین شکایات کارمندان این است که آنها برای تحویل کار در موعد مقرر سخت تلاش میکنند، اما هیچ کس از تلاش فوق العاده ی آنها قدردانی نمیکند. همان طور که افراد را به خاطر موفقیتشان تحسین میکنید و پاداش میدهید، باید مطمئن شوید که پاداشهای اعطایی برای دریافتکنندگان مهم هستند.
– از کارمندان زیاد تمجید و قدردانی کنید.
این جمله خیلی آسان به نظر میرسد اما در عین حال اعمال آن بسیار دشوار است. پیدا کردن کارهایی که انجامشان با اهمیتتر به نظر میرسد، آسان است، مانند جریان نقدی، حل مشکل مشتری، پاسخ دادن به سوال کارمند، یا تکمیل یک گزارش. اما، اگر زمانی را برای تحسین و قدردانی از کارمندانتان نگذارید، انگیزه و روحیه رو به افول خواهند گذاشت. در نتیجه، کارهای بیشتری باید انجام دهید!
– تصویر بزرگ را توضیح دهید.
مردم زمانی با انگیزه میشوند که احساس کنند مشارکت مهمی در سازمان دارند. کارمندان در بسیاری از مواقع نمیفهمند که حقیقتا مشارکت آنها چقدر مهم است. یکی از راههای نشان دادن مشارکت کارمند این است که بپرسیم، چه اتفاقی میافتد اگر کارمند کارش را انجام ندهد؟ اغلب، زمانی که کارمند کارش را درست انجام نمیدهد، تاثیر منفیای بر فرد دیگر دارد. آن فرد دیگر معمولا کارمند، بخش، یا مشتریای دیگر است. شما باید نشان دهید که چگونه مشارکت هر کارمند با هدف کلی سازمان در ارتباط است.
– نیازها و اهداف کارمندانتان را مشخص کنید.
چیزهای گوناگون باعث بر انگیختن افراد گوناگون میشود. اگر شما میخواهید به طور موفقیتآمیزی در کارمندانتان انگیزه ایجاد کنید، باید بفهمید که چه چیز در هر کارمند ایجاد انگیزه میکند. کارمندان ممکن است با چالش قدردانی، ترفیعها، مسئولیت، با یادگیری چیزی جدید با انگیزه شوند. زمانی که مشخص کردید چه چیز در کارمندانتان ایجاد انگیزه میکند، باید آن نیازها و اهداف فرد را با نیازها و اهداف خودتان، و سپس نیازها و اهداف سازمان یکی کنید.
– در خود و دیگران عزت نفس ایجاد کنید.
افراد دارای عزت نفس بالا، با انگیزهتر و پربازدهتر هستند. زمانی که به چالش کشیده میشویم و به موفقیتی میرسیم، بهترین احساس را نسبت به خود داریم. این بدان معناست که شما دایما باید اهدافی برای خود تعیین کنید. کارمندانتان را در روند تعیین هدف درگیر کنید. اهداف اصلی و مهم هر بخش را میتوانید بر روی یک وایت برد شیشه ای در محیط کارکنانتان قرار دهیم تا به آنها یادآور شوید که برای چه چیزی تلاش میکنند. سرپرستان باید به یاد داشته باشند که، تنها بنا بر موقعیت، رفتار و اعمالتان تاثیر زیادی بر نوع احساس کارمندان دارد. این مسئولیت را بپذیرید که به دیگران کمک کنید تا احساس عزت نفس بالایی داشته باشند. از جملات انگیزشی و مثبت استفاده کنید و آن را بر روی تخته وایت برد شیشهای نصب شده در محیط کار کارکنانتان بنویسید.
– در روند تعیین هدف، دیگران را دخیل کنید.
اگر مردم در تعیین اهدافی که عملکردشان را تحت تاثیر قرار میدهد، دخیل نباشند، احتمال زیادی وجود دارد که متعهد به اهداف نشوند. کارمندان دوست ندارند که مدیر، بدون هیچ سوالی از اطلاعات آنها، اهدافی را تعیین کند که آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، و سپس آنها را موظف به دستیابی به آن اهداف کند. مشکل موجود در رابطه با هدفی که هدفی ما نیست، این است که اهمیت دستیابی به هدف را درک نمیکنیم. در نتیجه، یافتن انگیزهای برای انجام وظیفه، سخت است. ما معمولا انرژیمان را روی سایر کارهایی میگذاریم که در نظرمان با اهمیتتر است. ما معمولا انرژیمان را برای اهداف خودمان میگذاریم.
– نگرش فکری مثبتی ایجاد کنید.
بودن در اطراف فردی منفی، ایجاد انگیزه نمیکند. افراد منفی معمولا به جای این که انگیزه بدهند، انرژی آدم را از بین میبرند. چنانچه نگرشی منفی دارید، احتمالا بازتابی از چشم اندازتان است. اگر امور بدتر میشود، چه چیز هیجان انگیز یا محرکی دربارهی آیندهای منفی وجود دارد؟ مثبت اندیش باشید – مردم به جای این که از شما دور شوند، به سمت شما جذب میشوند.
– نگرش آن مشکلی نیست را در خود ایجاد کنید.
زمانی که همه چیز درست باشد، اداره ی زندگی، یا کار زیاد به مهارت فرد نیاز ندارد. اما زمانی که اوضاع درست نیست، فرد خاصی برای اداره ی موفقیت آمیز لازم است. با ارزشترین کارمندان، کسانی هستند که میتوانند به مشکلات نگاه کنند و آنها را حل کنند. آنها میگویند، ما مشکل داریم، اما آن مشکلی نیست. لئو بوسکالیا، استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، این مساله را به بهترین وجه در این جمله میگوید:”موفقترین افراد در زندگی کسانی هستند که بیشترین راههای چاره ی موفقیت آمیز را دارند”.
– الگوی سازندهای باشید.
اگر میخواهید محرک خوبی باشید، باید با انگیزه باشید. شما نمیتوانید از کارمندانتان بالاترین عملکرد را بخواهید در حالی که خود، تمایلی به سخت تلاش کردن ندارید. زمانی که افراد شاهد رغبت شما به داشتن تلاشی فوق العاده هستند، بیشتر راغب هستند که راه بیشتری بروند.
با آیتک برد همراه باشید
مهارتهای رهبری
پیتر ب. استارک